عباس دارایی/ هفتم خرداد سال ۹۹رسمآ مجلس یازدهم کار خود را آغاز کرد ، از آن تاریخ دو سال می گذرد ، با گذشت از دو سالگی حضور نمایندگان در مجلس و آغاز سال سوم فعالیت آنها ، آنچه پیش از هر چیز دیگر نمود دارد عملکردی است که آنها در دو سال حضور […]

 

عباس دارایی/ هفتم خرداد سال ۹۹رسمآ مجلس یازدهم کار خود را آغاز کرد ، از آن تاریخ دو سال می گذرد ، با گذشت از دو سالگی حضور نمایندگان در مجلس و آغاز سال سوم فعالیت آنها ، آنچه پیش از هر چیز دیگر نمود دارد عملکردی است که آنها در دو سال حضور در مجلس از خود بر جای گذاشته و از آنجا که سال سوم آخرین سال حضور تاثیر گذار نمایندگان در مجلس بوده و عملا سال چهارم را آنها بیشتر سرگرم انتخابات و موضوعات مرتبط به آن هستند ، می توان گفت با گذشت دو سال طلایی از دوران نمایندگی ، امسال باید نمایندگان آنچه را کاشته اند درو کنند زیرا در سال آخر عملا وقت و توان آنها مصروف و متمرکز بر بحث انتخابات بوده و سه ماه پس از برگزاری انتخابات نیز دوره نمایندگی ، به یک حضور در وقت های اضافه می ماند که به سرعت بر ق و باد سپری می شود.

اینکه نمایندگان لرستان در مجلس شورای اسلامی دو سال نمایندگی شان را چگونه سپری کرده و آنها چه تاثیری در معادلات سیاسی ؛ اجتماعی ، اقتصادی و خلاصه لرستان در سالهای ۹۹ و ۱۴۰۰ داشته اند ، شاید سوالی باشد که پاسخ به آن بتواند به خوبی نقش نمایندگان را در پیشبرد امور بررسی کرد.

در حالی کارگزاران دولت سابق از سوی دولت فعلی به بانیان وضع موجود توصیف می شوند که در وضع موجود که دیگر سابق تلقی می شود ، نقش نمایندگان به سادگی نادیده گرفته شده است ، آنها در حالی این روزها زیر فشار حامیان تز عدم دخالت مجلسی ها در کار دولت ، قرار گرفته اند که البته هنوز هم دست برتری را در بسیاری از انتصاب های استان داشته و نمی توان به راحتی از نقش آنها در تحولات استان به ویژه انتصابات عبور کرد ، از آنجا که این نمایندگان در دولت سابق منتسبانِ خود را در انتصاباتِ دولتی ها به سهل الوصول ترین اشکالِ ممکن گمارده اند ، امروز شاید خیلی بدیهی باشد که افکار عمومی به دنبال پاسخگویی شان در قبال وضعی باشند که از سوی دولت فعلی مقصرش دولتی های سابق هستند اما غافل از اینکه دولتِ سابق در واقع شعبه ای از مجلس بود که نه در قامتِ قوه اجرایی که در شمایل مجری سیاست های مجلسی ها در انتصابات عمل کرده و  اگر نگوییم نمایندگان بانی اصلی وضع موجود هستند ، باید دست کم نقش آنها را در وضع فعلی که به تشدید عقب ماندگی ها و البته وضع بغرنج استان در همه زمینه ها منجر شده است ، به صورت کاملا دقیق ارزیابی کرده و مشخص شود دستاورد حضور آنها در خانه ملت برای موکلین شان چه بوده است؟

لرستان با بیش از ۱۳۰ رودخانه دائمی و فصلی با طول حدود ۹۰۰۰ کیلومتر در دو حوضه کارون و کرخه با تولید حدود ۸ میلیارد متر مکعب رواناب و حدود ۴.۵ میلیارد متر مکعب رواناب ورودی به استان در مجموع ۱۲.۵ میلیارد متر مکعب، معادل ۱۲ درصد از آب‌های جاری کشور را تشکیل داده و یکی از غنی‌ترین شبکه‌های آب سطحی کشور است. این موضوع در حالی رخ می‌دهد که پروژه‌های سدسازی این استان نیز طی سال‌های گذشته به دلیل آنچه از سوی مسئولان کمبود اعتبار و عدم تخصیص آب عنوان می‌شود متوقف‌شده یا عملیات اجرایی آنها به کندی پیش می‌رود و عملاً بی‌نتیجه مانده‌اند که مهم ترین و محوری ترین آن ها سد معشوره است ، حق آبه و تحقق حقوق مردم لرستان در حوزه آب در دو سال گذشته به محور فعالیت های رفتاری و کلامی یکی از نمایندگان لرستان در مرکز استان تبدیل شده است  ،با این وجود این رویکرد  یک رویکردی عاری از عمل است و عملا نه تنها در حوزه آب ، برای لرستان توفیقی بدست نیامده است بلکه وزارت نیرو سال گذشته طی  ابلاغیه جدید به شماره ۱۴۰۰/۱۰۰/۴۸۷۶ مورخ ۱۴۰۰/۳/۲۶ با یک ترفند جدید تحت عنوان موافقت اولیه تخصیص آب سطحی بازنگری شده استان لرستان، بخش قابل توجهی از تخصیص های قدیمی (مربوط به ۹۸/۸/۲۸) را حذف، کاهش و یا منوط به انجام مطالعات جدید طی دو سال آینده و آماربرداری دور سوم نموده است.

وزارت نیرو در این ابلاغیه در این ابلاغیه ۱۱ میلیون مترمکعب تخصیص آب سامانه انتقال آب کاکارضا‌ به خرم آباد را به طور کامل حذف و به سد سراب تلخ اضافه کرده و با این ترفند شبکه آبیاری و زهکشی کاکارضا را حذف کرد.

همچنین میزان تخصیص های سد میانکوه خرم آباد هم به ۵۰۰ هزار متر معکب تقلیل یافته است ، این در حالی است که برخی از همین نمایندگان به جای استیفای حقوق مردم در این حوزه ، رویکردی را برگزیده اند که به رویکرد شوآف بازی و تبلیغاتی موسوم است و عملا در این زمینه توفیقی حاصل نشده و کاری از پیش نرفته است .

در پلدختر همچنان راه چالش اصلی است ، محور قدیم پلدختر به خرم آباد به دلیل وقوع سیل تخریب شد و فاز های در دست اجرا یا کارشان به کندی پیش می رود و یا به دلیل آنچه عدم پرداخت مطالبات پیمانکاران از سوی وزارت راه و شهرسازی است ، کار به حال خود رها شده تا همچنان این محور یکی از محورهای حاد ثه خیز کشور لقب گیرد ، پلدختری که می خواست با ایجاد بندر خشک به یکی از قطب های صادرات واردات کشور مبدل شود ،  مجموعه ورزشی اش از داشتن یک سرویس بهداشتی محروم مانده و اعتبارات سیل نیز کار را در این مجموعه به گونه ای پیش نبرد که انتظار می رفت ، ماحصل آن به تعطیلی استخر شنا ، خاکی شدن زمین فوتبال و فقدان استاندارد های لازم برای برگزاری یک مسابقه رسمی فوتبال در این شهرستان در این زمین منجر شده است ،  ایستگاههای پمپاژ کشاورزی در جایدر و چم مهر هنوز نه تنها به بهره برداری نرسیدند بلکه سیل بهانه ای شده است تا کم کاری ها در این حوزه توجیه شود و همچنان قطب باغداری و کشاورزی لرستان در مواجهه با خشکسالی ها در آرزوی آبی شدن دشت های تشنه ای است که وعده و وعیدها ، دیگر برای مردمان این دیار حس خوشایندی ندارد .

در سلسله سد تاج امیر به رغم پیشرفت فیزیکی بسیار بالا اما تکمیل نشده و درصد تخصیص اعتبار این سد در سال گذشته پایین بوده است ، بیمارستان دلفان کفاف پاسخگویی به مراجعین را نداشته و این شهرستان یکی از چالشی ترین شهرستان ها در حوزه بهداشت و درمان است و حکایت تونل اسپژ هم مبتنی بر وعده و وعید هایی است که تمامی ندارد.

عمده کشاورزی منطقه دلفان به صورت دیم کشت می شود و نخود به عنوان برند این شهرستان با نام دیگر استان ها همچون کرمانشاه در بازارهای داخلی و خارجی عرضه می شود !! این در حالیست که صنعت برند سازی و کارخانجات فرآوری در این شهرستان کاری را از پیش نبرده و خلا آن ها احساس می شود .

در ازنا سیمان ازنا ، چهارخطه ازنا – شازند  و فولاد ازنا از جمله سه پروژه مهم این شهرستان هستند که هنوز  به سرانجام نرسیده اند . فولاد در گیر و دار تعیین سرمایه گذار جدید و مشکلات بروکراسی اداری است ، چهار خطه پول می خواهد که تزریق نمی شود و جاده ازنا – شازند همچنان قربانی می گیرد  وس یمان سفید نیز سرنوشتی مشابه دارد .

سد «کمندان» نیز می خواست بر اساس مصوبه دولت و تامین اعتبار ،  آب دو شهر ازنا و الیگودرز را تأمین کند اما در عمل این طرح نیز به سرانجام نرسیده است .

فاز چهار کارخانه سیمان دورود با گذشت بیش از ۱۵ سال همچنان عملیاتی نشده و وعده ایجاد کارخانجات در این شهرستان هم روی کاغذ مانده است و البته بیمارستان پرحاشیه در دست  ساخت  و حکایتش نیز در این مجال نمی گنجد .

تبدیل الیگودرز به فرمانداری ویژه از حیث توسعه برای مردم این شهرستان بسیار حائز اهمیت است اما این وعده همیشگی با وجود بهره مندی الیگودرز از شرایط ویژه ، عملی نشده است ،  پروژه چهار خطه الیگودرز داران که بناست در دو قطعه ۹ و ۱۸ کیلومتر اجرا شود پس از گذشت ۱۷ سال تنها ۵ کیلومتر از آن زیر بار ترافیک رفته است  ، این در حالیست که تمامی کامیون‌ها و خودروهایی که از مرکز کشور و استان‌هایی نظیر یزد و کرمان، قصد سفر به غرب کشور را دارند، باید از طریق اصفهان به مقصد خرم‌آباد کرمانشاه، کردستان و ایلام عبور کنند و این جاده تنها مسیر دسترسی آنها به این استان‌ها به شمار می‌آید.

نزدیک به یک‌صد روستای بخش‌های ززوماهرو و ذلقی فاقد جاده مناسب و حتی بعضاً مسیر دسترسی این روستاها راه‌شکافی نشده و همچنان اهالی این مناطق از جاده‌های مالرو برای تردد استفاده می‌کنند و همین محرومیت از راه ارتباطی مناسب زمینه محرومیت‌های مضاعف دیگری از جمله برق‌، آب آشامیدنی سالم‌، آموزش و بهداشت و درمان را نصیب اهالی محروم و صبور مناطق مذکور کرده است.

در سال ۱۳۹۵ مطالعات آمایش استان لرستان طرح مطالعاتی و تاسیس فرودگاه به عنوان برنامه اولویت دار قید شده است اما در طی سال های ۹۵ تا  کنون هیچگونه ردیف بودجه در قانون بودجه کشور پیش بینی نشده است  ، با اجرای پروژه انتقال آب قمرود بیش از هزار هکتار از اراضی کشاورزی الیگودرز تبدیل به دیم شد و بیش از ۱۶ روستای شهرستان الیگودرز بی آب هستند .

سد دهجانی یکی از راههای تامین آب برای روستاهای مشکل دار الیگودرز است ، سد دهجانی قادر است حدود ۱۶ میلیون مترمکعب آب را در خود ذخیره کند اما برای اجرایی کردن آن  باید ردیف اعتباری این سد از سوی دستگاه‌های ذی‌ربط تصویب و عملیات اجرایی آن آغاز شود که در این خصوص نیز کاری پیش نرفته است .

مهم ترین وعده یکی دیگر از نمایندگان مرکز استان  بحث پیگیری شوتی ها در مجلس و ساماندهی این قشر بود ، به رغم گذشت دو سال و سه ماه از این وعده  اما توفیقی حاصل نشده است  ، در بروجرد نساجی غرق در مشکلات است ، احداث فرودگاه بروجرد از نظر پیشبرد اهداف اقتصادی و صنعتی لرستان  از دید بسیاری از کارشناسان موثر تر از فرودگاه خرم آباد است اما با وجود تملک زمین ، ۲۰ سال است وعده ها پررنگ تر از عمل خودنمایی می کند ، صنایع این شهر مشکل سرمایه در گردش دارند ، یا تعطیل شده اند یا بعلت مشکلات مالی تعدیل نیرو کرده اند و یا غرق در مشکلاتی هستند که توان عملی برای برون رفت از وضعیت بغرنج شان را ندارند .

راه آهن دورود – خرم آباد به اندیمشک که قرار بود بعنوان یک طرح بزرگ از سوی قرارگاه خاتم عملیاتی شود در همان گام نخست بازماند و با وجود تاکید مقامات استان اما پیشرفتی نداشته است و امید هم نمی رود به راحتی آبِ خوش از گلوی این طرح پایین برود .

با وجود این همه مشکل در استان که انباشت شده و لاینحل مانده اند ، نمایندگان لرستان نگاهشان متمرکز بر اجرای یک کار بزرگ و یا برون رفت از این وضع وحشتناک نیست ،  نکته قابل ملاحظه در خصوص نمایندگان استان در دوره یازدهم  عدم وزن کمیسونی آنها در مجلس است به گونه ای که برخلاف سایر ادوار در این دوره هیچ نماینده ای از لرستان ریاست کمیسیونی را بر عهده ندارد و صرفا محمد خدابخشی نماینده الیگودرز در مجلس است که نایب رئیسی کمیسیون برنامه و بودجه مجلس را بر عهده دارد.

سرگرم شدن آنها به امورات جزیی نظیر عزل و نصب ها ، تمرکز شان بر تغییرو تحولات مدیریتی و استخدام های بی ضابطه، عدم وحدت گفتمانی برای پیگیری مشکلات مردم در چارچوب جمعی مجمع نمایندگان لرستان ، عدم وزن سیاسی و بی پشتوانه ای در سطح کلان ، عدم اشراف آنها به وظیفه نمایندگی و در حاشیه ماندن آنها در صحن علنی مجلس و مهم تر از همه ضعف مطالبه گری مردم دست به دست هم داده است تا نمایندگان نه تنها در حوزه کار ی خود کارهای بزرگ و ماندگاری بر جای نگذارند بلکه عملا خود یکی از عوامل اصلی توسعه نیافتگی استان و به وجود آمدن وضعیتی باشند که این استان را در صدر استان های مهاجر فرست به استان های دیگر و البته صدرنشینی در فقر و فلاکت و بیکاری و .. قرار داده است .

 

این مطلب در شماره اخیر هفته نامه میرملاس نو منتشر شده است

  • نویسنده : عباس دارایی خبرنگار