عباس دارایی/ ورزش لرستان در حالی این روزها فضای آرامی را سپری می کند که در فضایی متاثر از تغییر دولت و متعاقب آن انتخاب وزرا و انتصاب استانداران ، هر روز در گمانه زنی های معدودی از ورزشی نویسان غیر ورزشی و البته برخی رسانه های محلی نامی جدید برای جانشینی مدیرکل فعلی اش طرح می شود .
این طرح نام ها که غالبآ در قالب شنیده ها ، اخبار موثق و منابع نزدیک به وزارت ورزش و یک منبع مطلع در اخبار منتشره برجستگی دارد حول نام هایی است که البته هیچکدام نه سابقه مدیریتی دارند و نه چهره هایی شاخص در عرصه ورزش بوده و نه در سیاست دستی بر آتش داشته و نه چهره هایی دانشگاهی و خبر !
اینکه به یکباره فردی رویای تصاحب مدیرکلی یک دستگاه تخصصی را در ذهن بپروراند و یا فردی به پشتوانه اینکه به نماینده ای رای داده و احساس می کند با تغییر دولت و گذر از اعتدال به سوی انقلابی های نو اصولگرا می تواند نام خود را مطرح کرده و به همین سادگی در فهرست بلند بالایی از نام های مطرح برای مدیرکلی ورزش و جوانان لرستان قرار گیرد ، بیش از هر چیز از این حکایت می کند که تا چه حد مسندها ، پست ها و جایگاهها نزول پیدا کرده و مجموعه های مدیریتی این چنین طعمه سیاسیونی شده اند که از این آبِ گل آلود می خواهند برای خود ماهی صید کنند .
بگذریم از اینکه مدل انتصابات در استان ما غالبآ بر همین اصلِ شایسته نا سالاری بوده و همواره حوزه های تخصصی در تیرس غیر تخصصی ها بوده و هر کس سعی کرده که از دیواری کوتاه بپرد و خود را به بازی برساند ، عجیب اما این است که این روزها ، متاثر از فضای بالا ، هر کس فریاد تغییر سرداده و از ظن خود برای حوزه ای ، گزینه می تراشد .
بسیاری که تا دیروز حضور اصولگرایان در دولتِ حسن روحانی که از قضا با رشادت و جان فشانی اصلاح طلبانِ آش نخورده و دهان سوخته هشت سال بر سپهر سیاسی ایران با شمایل اعتدال گرایی ، سفره ای برای فرصت طلبان پهن کرد ، را امری عادی تلقی کرده و سکوت اختیار می کردند و ضعف دولت سابق را متوجه حامیان اصلاح طلبش می کردند ، امروز فریادِ تغییر بر پایه اصل خود ساختهِ ” بانیان وضع موجود ” سر داده و می خواهند در یک طرفه العینی از صدر تا ذیل حوزه های مدیریتی لرستان چپ کرده و یهویی راست شود .
حکایت اداره کل ورزش و جوانان لرستان اما حکایت ویژه تری است ، هنوز تکلیف سیاسی ها و ویژه ترها روشن نشده که برخی سعی می کنند تا با طرح روزانه گزینه ها ، فضای ورزش استان را بی ثبات کنند .
یک مهر سال ۹۳ درست سیزده ماه پس از استقرار دولت تدبیر و امید ، وزیر وقت تصمیم گرفت تا به مدیریت رضا محمدی اصل بر ورزش لرستان پایان دهد ، محمدی اصل پیش از آن در ۲۳ اسفند ماه سال ۹۱ در دومین تجربه مدیریتی اش در سال پایانی دولت احمدی نژاد بعنوان مدیرکل ورزش و جوانان منصوب شده بود و حضور او بعنوان یک نیروی ورزشیِ شاخص و بومی با رویکرد سیاسی اصولگرایی در دستگاه ورزش لرستان هجده ماه به طول انجامید که یکسال از این دوره مدیریتی هجده ماهه اش در دولت تدبیر و امید سپری شد .
جانشین محمدی اصل اما یک نیروی اصلاح طلب با عقبه دانشگاهی بود که اتفاقا تحصیلاتش مرتبط با ورزش بوده و یک نیروی ورزشی متخصص به شمار می رفت . این دکترِ ورزش در اولین روز مهر سال ۹۳رسمآ بعنوان مدیرکل ورزش و جوانان معرفی شده و در یک دوره نسبتآ با ثبات فصل بسیار خوبی را برای ورزش لرستان رقم زد .
فرجام علی یاور عزیزپور یک برکتاری بود که البته از سوی وزارتخانه اینگونه بیان شد که او با درخواست استعفای انتخاباتی از سلطانی فر وزیر وقت ورزش خود مایل به پایان حضورش در ورزش و جوانان لرستان بوده است ، پیش از آن البته شنیده شده بود که عزیزپور از وزارت خانه درخواست کرده بود حقوق و مزایای او در سمت مدیرکلی متناسب با حقوق و مزایایش در هیات علمی دانشگاه لرستان از طریق یک راهکار قانونی محاسبه شود که اینگونه نشد و او بعدها در پیامی به سلطانی فر عنوان کرده بود که می خواهد در انتخابات کاندید شود و به نوعی انتخابات را بهانه استعفایی کرده بود که خود نیز به صورت قلبی اعتقادی به آن نداشت اما نیک می دانست وزیر با وجود رضایت مندی از عمکلردش به ادامه حضورش در سمت مدیرکلی تمایلی ندارد ، نهایتآ وزیر وقت به فاصله ای کوتاه به همان استعفا استناد کرده و او را در ۲۰ خرداد ۹۸ کنار زد .
در آن روز نسبتآ گرم ، عزیزپور در حال بازدید از وضعیت پروژه های در دست بازسازی شهرستان سیل زده پلدختر بود که تلفنی خبر عزل خود را شنید ، جانشین عزیزپور اما چندان غریبه نبود ، سید علی کریمی معاون ورزشی منصوبِ عزیزپور بعنوان سرپرست اداره کل ورزش و جوانان لرسنان منصوب شد .

کریمی که از نیروهای مورد وثوق برخی نمایندگان وقت در مجلس به شمار می رفت و یک نیروی آموزش و پرورشی بود و در سابقه اش یک دوره ریاست بر هیات دو ومیدانی نیز دیده می شد از ۲۳ خرداد ۹۶رسمآاز آموزش و پرورش وارد حوزه ورزش لرستان شده بود .
او برادرزاده مصطفی کریمی رئیس سابق فدراسیون دو میدانی و از خانواده های اصیل و ریشه دار در حوزه ورزش به شمار می رفت که در خرداد ۹۶ بعنوان معاون ورزشی اداره کل ورزش و جوانان لرستان منصوب شده بود و نهایتآ در خرداد ۹۸ جانشین عزیزپور شد .
مدیرکلی او چندان دوامی نداشته و او نیز همانند محمدی اصل یک مقطع کوتاه مدیریتی را طی کرد که به دو سال نیانجامید و نهایتآدر پانزدهم مهرماه سال ۹۹ پس از یک سال و چهار ماه وی نیز کنار رفت تا جای خود را به فردی دیگری از درون ورزش استان بدهد .
حشمت اله امان الهی یک نیرو از مجموعه ورزش و جوانان لرستان که او بر خلاف دو مدیرکل پیشین خود حامیان چندانی نه در درون استان داشت و نه از سوی نمایندگان و سیاسیون استان همراهی می شد ، انتصاب او البته خوشایند جریان حامی دولت وقت نبود زیرا او دارای خاستگاهی اصلاح طلب نبوده و اتفاقآ در ذیل جریان اصولگرا تعریف می شد که بواسطه خاستگاه الیگودرزی اش چندان هم از سوی مرکز نشینان تحویل گرفته نمی شد .
در آن مقطع روزهای سختی بر ورزش لرستان سپری شده بود ، نام های زیادی برای جانشینی سید علی کریمی طرح شده بود ، چند نام هم برای مدیرکلی چه از سوی استاندار وقت و چه از سوی مجمع نمایندگان به وزارت خانه ارسال شده بود که البته در این لیست ها هیچ ردی از حشمت الله امان الهی دیده نمی شد .
بر خلاف پیش بینی ها نهایتآ در پانزده مهرماه سال گذشته امان الهی بعنوان سرپرست اداره کل ورزش و جوانان لرستان منصوب شد ، او سابقه معاونت امور جوانان و قائم مقامی اداره کل ورزش و جوانان را در دولت احمدی نژاد داشته و علاوه بر آن بعنوان مسئول امور مالی و امور اداری اداره کل ورزش و جوانان لرستان فعالیت کرده بود .
او از ورزشکاران و داوران رشته تکواندو بوده و نیرویی بیرون از ورزش نبوده و از درون مجموعه ورزش و جوانان لرستان از سوی وزارت ورزش بعنوان مدیرکل برگزیده شده بود.
پیش از امان الهی ، کریمی و عزیزپور و محمدی اصل و نیکوخصال و پیش تر از او نیز سالاروند همه گزینه هایی بودند که در جایگاه مدیرکلی تربیت بدنی سابق و ورزش و جوانان امروزی فعالیت کرده بودند ، همه این گزینه ها به نوعی یا از مجموعه ورزش و جوانان بودند یا دارای خاستگاهی ورزشی بودند به جز میرزا حسین سالاروند !
عزیزپور در قیاس با سایر گزینه ها مدت زمان بیشتری را بعنوان مدیرکل سپری کرد ، ۴ سال و ۹ ماه ! کریمی با ۱۶ماه و محمدی اصل در دوره دوم مدیرکلی اش ۱۷ ماه نیز در زمره مدیرانی بودند که در سالهای اخیر دوران کوتاهی از مسئولیت را در این حوزه تخصصی سپری کرده بودند .
به همان میزانی که در دوره تقریبآ ۵ ساله عزیزپور حجم وسیعی از اعتبارات برای لرستان جذب شد و دوره ای تاریخی از حیث ساخت و سازهای ورزشی و افزایش سرانه ورزشی رقم خورد اما سایر مدیران کل که عمر کوتاهی از مدیریت را در این اداره کل سپری کردند بیشتر وقت خود را صرف مواجهه با حواشی ، سهم خواهی های نمایندگان ، جابجایی های درون دستگاهی و انتصابات صرف کرده و این به خوبی در واکاوی و بررسی عملکردهای مدیران کل مشهود است .
عمده انتصابات روسای تربیت بدنی و وزرای ورزش و جوانان در لرستان غالبا مبتنی بر استفاده از نیروهای ورزشی و درون سازمانی بوده و شاید از این منظر ایجاب می کند نگاهها به ورزشی که این روزها البته “آهی در بساط ندارد که با ناله سودا کند” مبتنی بر تخصص باشد .
اینکه هر کس به راحتی نامش در فهرست مدعیان مدیرکلی قرار می گیرد و رفت و آمدها به ساختمان وزارت ورزش تا این میزان راحت شده که برای مدیرکلی اسب را زین می کنند بیش از آنچه امری مطلوب تلقی شود برای ورزش لرستان در حکم بی ثبات کردن وضعیتی است که خوشایند نیست .
اگر واقعا وزارت خانه بدنیال تغییر است این تغییر باید در یک بازه زمانی منطقی و در یک فضای درست صورت گیرد و به خوبی روی ورزش و بایسته های آن در استان مطالعه شود و اگر بنای وزارت خانه و وزیر ابقای امان الهی و تداوم وضع کنونی است نباید وزارت خانه این مجال را به برخی چهره ها ندهد که با استفاده از مانورهای رسانه ای در فضای محلی هرازگاهی با زدن بر طبل تغییر ، فضا را در این اداره کل بی ثبات کرده و آن را در وضعیتی بلاتکلیف قرار دهد .وزیر خود یک چهره ورزشی است ، اولین فردی است که از متن ورزش بعنوان وزیر انتخاب شده و نیک می داند بر چه اساس و شاخصه ها و متدها و مولفه هایی باید عملکردها ارزیابی شود ، او فارغ از فشارها و فضاسازی ها باید به واقعیات توجه کرده و در پی رفع مشکلات باشد تا ایجاد مشکل !

این یادداشت در شماره اخیر هفته نامه میرملاس نو منتشر شده است