عباس دارایی/ پنج ماه پس از شروع بکار دولت سید ابراهیم رئیسی ، رقابت بین شعبات متعدد اصولگرایان حامی او در لرستان برای تصاحب مدیریت ها تشدید شده است . در این بین یکی از دستگاههایی که در این بین از سوی شعبات اصولگرایی و ستادهای متوع رئیسی در لرستان در کانون اهمیت قرار […]

 

عباس دارایی/ پنج ماه پس از شروع بکار دولت سید ابراهیم رئیسی ، رقابت بین شعبات متعدد اصولگرایان حامی او در لرستان برای تصاحب مدیریت ها تشدید شده است . در این بین یکی از دستگاههایی که در این بین از سوی شعبات اصولگرایی و ستادهای متوع رئیسی در لرستان در کانون اهمیت قرار گرفته ، اداره کل آموزش و پرورش لرستان است که تلاش برای تصاحب مدیریت آن بیش از هر حوزه دیگری از سوی این جریانات و ستادها احساس می شود .
آموزش و پرورش لرستان در واقع یکی از حوزه های بسیار مهمی است که جنبه مهم و تاثیر گذاری اش بر جامعه مزید بر علت شده تا بسیاری از چهره های اصولگرا و فعالان ستادی و سیاسی حامی دولت فعلی اسب خود را برای قرار گرفتن در مسند مدیرکلی این دستگاه زین کرده و از هیچ تلاشی برای رسیدن به این هدف فروگذار نکنند.
قصه آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امید یک قصه تلخ بود ، گودرز کریمی فر که در رقابت با ۲۳ گزینه و از جمله سه چهره برجسته و شاخص تر آن روزها یعنی محمد بیرانوندی ، حبیب اله خجسته پور و خدانظر دریکوند با حکم فانی وزیر وقت آموزش و پرورش گوی سبقت را از دیگران ربوده و به عنوان پنجاه و ششمین مدیرکل تاریخ آموزش و پرورش لرستان منصوب شده بود در ۲۳ آذر سال ۹۲ کار خود را رسمآ بعنوان مدیرکل آغاز کرد اما سه گزینه دیگر مدیرکلی هم هر کدام مسیری متفاوت را در پیش گرفتند ، خدانظر دریکوند دو سال بعد معاون پشتیبانی کریمی فر شد ، خجسته پور فرماندار خرم آباد و بعدها ارتقا یافته معاونت سیاسی امنیتی را استانداری های لرستان و سمنان تجربه کرد و محمد بیرانوندی هم بعنوان نماینده مرکز استان در مجلس دهم از سوی مردم برگزیده شد .
به همان میزان که در عصر مدیرکلی گودرز کریمی فر از ۲۳ آذر ۹۲ تا ۷ دی ماه سال ۹۵ دوران باثباتی بر آموزش و پرورش رقم خورد همزمان با رفتن فانی و آمدن دانش آشتیانی روزهای بسیار سختی بر آموزش و پرورش لرستان رقم خورد ، خدانظر دریکوند زیر فشار نمایندگان و البته ضعف وزیر وقت آموزش و پرورش و سیاست های لرزان دولت تدبیر و امید به ویژه در دولت دوم ، چندان دوام نیاورد ، وضعیت نابسامان آموزش و پرورش لرستان برگرفته از وضعیتی آشفته و نابسامان در سطح کلان بود که در دولت تدبیر و امید رقم خورده بود ، به همان میزان که گودرز کریمی فر در دوران سه ساله مدیریتش در لرستان یک دوران با ثبات را طی کرد ، فانی هم در سطح وزارتی بدین شکل عمل کرد ، بسیاری از تحلیل گران حوزه آموزش و پرورش معتقدند دوره علی اصغر فانی در آموزش و پرورش تنها دوره کمی تا قسمتی مثبت در آموزش و پرورش دولت تدبیر و امید بوده است که گرچه چندین بار از مجلس شورای اسلامی کارت زرد گرفت اما بعدها بسیاری از منتقدان فانی با دیدن عملکرد وزرای بعد از او به این جمع‌بندی رسیدند که عملکرد فانی به مراتب از آنها بهتر از سایر وزرای بعد از او بوده و درواقع به رغم همه فشارها اما او آموزش و پرورش را تقدیم نکرد و برای استقلال دستگاهش ایستاد و از مدیرانش در استان ها دفاع کرد ، سال ۹۵ زمزمه ترمیم کابینه دولت روحانی مطرح شد و فانی در کنار علی جنتی در وزارت ارشاد و گودرزی در وزارت ورزش از گزینه‌های ترمیم بودند ، فانی که بواسطه ایستادگی در برابر سهم خواهی ها بار دیگر کارش به استیضاح کشید، ولی قبل از آن از دولت کنار گذاشته شد. او در نامه‌ای خطاب به رئیس جمهور وقت آمادگی خود را برای دفاع از خود در استیضاح اعلام کرد، روحانی اما در جواب نامه از زحمات او در این سه سال تشکر کرد و فانی به شکلی محترمانه استعفا داده شد بدون آنکه خود استعفا بدهد ، سال ۹۵ بعد از رفتن فانی از وزارتخانه و روی کار آمدن مجلس دهم ، دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش شد ، او ده ماه بیشتر در این وزارت خانه دوام نیاورد و بواسطه اینکه از جنس آموزش و پرورش نبود و چندان از سوی دولت حمایت نشد و کنارش زدند ، در آن هنگامه بود که خدانظر دریکوند بعنوان مدیرکل معرفی شد ، دریکوند تنها مدیرکل استانی منصوب دانش آشتیانی در ده ماه وزارتش بود  ، پس از دانش آشتیانی ، بطحایی وزیر آموزش و پرورش شد ، او معاون فانی بود و با آموزش و پرورش بیگانه نبود اما او نیز با فشارهای فزآینده نمایندگان مواجه بود و دوران وزارت او هم دورانی پرحاشیه بود ، توصیه او به مدیران کل تعامل با نمایندگان برای رهایی از فشارهای مجلسی ها بود اما مجلسی ها به رغم انتصاب نیروهای خود در نظام انتصابات اداره کل آموزش و پرورش دست بردار نبودند ، بطحایی که از ۲۹مرداد ۹۶ بعنوان وزیر آموزش و پرورش انتخاب شده بود ، شش ماه بعد زیر فشار نمایندگان خدانظر دریکوند را کنار زد و همچنان که دلخوشی از منصوب دانش آشتیانی در لرستان نداشت  رسمآ در هشتم اسفند سال ۹۶ سید احمد علی موسوی نیا را بعنوان سرپرست آموزش و پرورش لرستان منصوب کرد .

سرپرستی موسوی نیا اما پایان کار روزهای بی ثبات آموزش و پرورش نبود و در ۱۷ اردی بهشت سال ۹۷ بطحایی یکبار دیگر دست به جیب شده و حکمی دیگر را برای فردی دیگر در آموزش و پرورش لرستان امضا کرد ، رضا زینی وند مقدم یک لر تبار غیر بومی از استان همجوار ایلام !
زینی وند نیز چندان دوام نیاورد ، بطحایی نیز در وزارت آموزش و پرورش ۱۶ خرداد سال ۹۸ به پایان سلام گفت اما همان بی ثباتی در وزارت خانه به استان ها نیز تسری پیدا کرده بود ، مدیرکل ایلامی آموزش و پرورش لرستان ۱۳ ماه مدیرکلی اش را در دوران وزارت بطحایی طی کرد ، یک دوران سخت و تحت فشار نمایندگانی که این بار دور دوم سهم خواهی های خود را از سر گرفته و آموزش و پرورش لرستان را همین سهم خواهی ها و تغییرات پیاپی و بی ثباتی ها شخم زده بود ، هشت ماه پس از بطحایی و همزمان با وزارت حاجی میرزایی چهارمین وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی در پنجم اسفند سال ۹۸ زینی وند پس از ۲۱ ماه مدیرکلی جای خود را به علیرضا نخعی داد تا دومین نیروی غیر بومی در دولت تدبیر و امید بعنوان پنجمین مدیر از وزیر چهارم دولت روحانی حکم مدیرکلی بگیرد !
عمر مدیریت نخعی نیز ۱۷ماه بود و او نیز در ششمین تغییر در دولت تدبیر و امید ۲۷ تیرماه سال ۱۴۰۰ جای خود را به معاونش سید عیسی سهرابی داد ، سید عیسی سهرابی از آن تاریخ تا کنون بعنوان سرپرست آموزش و پرورش لرستان فعالیت می کند .
به همان میزان که دوران آموزش و پرورش لرستان در عصر تدبیر و امید یک دوران بی ثبات و پرتعداد از حیث مدیران کل بود اما در عصر احمدی نژاد یک دوران با ثبات در این اداره کل رقم خورد ، اگر در عصر تدبیر و امید آموزش و پرورش به حاشیه رانده شده و شخم خورد اما در عصر نو اصولگرایانِ احمدی نژادی این جریان فارع از فشارها و مزاحمت های رایج در عصر تدبیری ها ، هر آنچه طراحی شده بود ، عملیاتی شد ، در عصر احمدی نژاد ابتدا محمد رضا ملکشاهی راد در یک دوره کوتاه مدیرکلی ، خانه ای را بنا نهاد که از دلش علی ماکنعلی معاون پیشتیبانی اش بیرون زد و بعنوان نزدیک ترین و مورد اعتماد ترین مهره او پس از استعفای انتخاباتی وی در خرداد سال ۸۶ جانشین فردی شد که آموزش و پرورش را نه به مثابه یک نهاد تعلیم و تربیتی بلکه بعنوان یک کارگزارِ سیاسی از جنس تشکیلاتیِ کادر ساز تبدیل کرده بود ، ماکنعلی خیلی شدیدتر از ملکشاهی راد راه را طی کرد ، او در همان مسیری جرکت کرد که ریلش در ابتدای دولت احمدی نژاد و همزمان با دو سال پایانی نمایندگان راست گرای دوره هفتمیِ لرستان طراحی شده بود .
او در دوران طولانی مدیرکلی اش که ۵ سال و ۳ ماه به طول انجامید ، یک جریان پرنفوذ سیاسی را در آموزش و پرورش بنا نهاد که به جریانِ ” راد و دوستان ” موسوم شد ، از دل این تشکیلات ذی نفوذ و جریان سازِ آموزش و پرورش ماکنعلی ، محمد رضا ملکشاهی در رقابت فشرده با ایرج عبدی و ابراهیم آقامحمدی به همراه رضا رحیمی نسب راهی مجلس هشتم شد .
به همان میزان که ملکشاهی راد در آموزش و پرورش لرستان سهم و نفوذ داشت ، رحیمی نسب و سایر نمایندگان تاثیر گذار نبودند ، آنها فقط به تغییر در راس هرم های مدیریتی ادارات آموزش و پرورش حوزه های انتخابیه شان بسنده کرده و تشکیلات پرنفوذ مرکز استان در اختیار تیمی قرار داشت که ملکشاهی راد بعنوان نماینده در مجلس و ماکنعلی در اتاق کاری اش در ساختمان علوی آنرا هدایت می کرد .
آموزش و پرورش ماکنعلی به مثابه یک جریان سیاسی پرنفوذ بود که بر همه چیز در سپهر سیاسی لرستان احاطه داشت ، استخدام سرایه داران ، آزمون جذب معلمان و اختصاص اعتبارات چند میلیاردی وزارت آموزش و پرورش برای کیفیت آموزشی در دوران مدیرکلی ماکنعلی رقم خورد و او و تیمش تا توانستند کادرسازی کردند و جریانی را بسط و گسترش دادند که از دل آن می رفت تا نماینده ای را در مرکز استان پس از سالها یکبار مصرفی ، تکرار کند اما این بار با سد بلندی بنام ابراهیم آقامحمدی برخورد کردند .
در جریان انتخابات اسفند ۹۰ دو رقیب شکست خورده دوره هشتم خرم آباد به مدعی اصلی انتخابات مجلس نهمی تبدیل شدند که طی یک ماراتن فرسایشی در مرحله اولش دکتر ایرج عبدی یکضرب راهی مجلس شد و ابراهیم آقامحمدی و محمد رضا ملکشاهی نیز برای یک کرسی باقی مانده می بایست در یک رقابت بسیار سخت در ۱۵ اردی بهشت سال ۹۱ می بایست رودروی هم قرار می گرفتند .
بخش اعظمی از مخالفین ملکشاهی راد و تیم او در آموزش و پرورش اعم از راست گرایان سنتی و اصلاح طلبان منزوی و بیرون رانده در یک انتخابات کم نظیر به حمایت از ابراهیم آقامحمدی پرداختند ، از مجموع ۱۶۴هزار و ۸۹۲هزار رای ماخوذه ابراهیم آقامحمدی با کسب ۸۹ هزار و ۳۵۶رای به مجلس راه یافت و محمد رضا ملکشاهی راد نیز گرچه شکست خورد اما به مدد کادر قوی اش در آموزش و پرورش ۶۹هزار و ۸ رای کسب کرد .

پایان ملکشاهی راد در مجلس که در ششم خرداد سال ۹۱ رقم خورد در واقع پایانی بر حضور ماکنعلی در آموزش و پرورش لرستان بود ، چهار ماه بعد در چهارم مهر ماه سال ۹۱ و در سال آخر دولتِ احمدی نژاد ، سید حجت اله کلانتر یکی از نیروهای سیاسی نزدیک به ابراهیم آقامحمدی بعنوان مدیرکل آموزش و پرورش لرستان معرفی شد و به عصر طولانی ملکشاهی راد و یارانش در آموزش و پرورش پایان داد ، دورانی که سرجمع هفت سال به طول انجامید .
سید حجت اله کلانتر فردی آرام و بی حاشیه بود ، او گرچه به یک پاکسازی در اداره کل آموزش و پرورش لرستان دست زد و برخی از نیروهای شاخص نزدیک به آقامحمدی و مردان مورد وثوق خود از جمله علی محمد دریکوند مدیرکل کنونی اداری مالی استانداری لرستان و یکی از گزینه های مطرح فعلی تصدی مدیرکلی آموزش و پرورش را در یک جایگاه مهم و کلیدی ( معاونت مدیریت و منابع پشتیبانی آموزش و پرورش ) جایگزین غلامرضا نوری زاده دست راستِ ماکنعلی و یکی دیگر از گزینه های مطرح فعلی برای تصدی مدیرکلی آموزش و پررش کرد اما کف گیرِ اعتباری آموزش و پرورش در دوران چهارده ماهه حضور او در آموزش و پرورش به ته دیگ خورده بود و اعتبار هفت میلیاردی کیفیت بخشی از ۷ میلیارد تومان به شش میلیون تومان رسیده بود و در حساب آموزش و پرورش او فقط ۴۵ میلیون تومان موجود بود و همین اوضاع آشفته مالی بود که حتی سرانه آموزشی دانش آموزان را در دوران مدیرکلی او به صفر رسانیده بود .
مشکلات مالی اما تنها مانع کلانتر نبود ، او در عین حالی که به برهم زدن هاژمونی تشکیلاتی ماکنعلی و یارانش اعتقاد داشت ، عنصری سالم بود که می خواست آموزش و پرورش را از روی ریلی جدید قرار دهد که البته پایان دولت احمدی نژاد و شکست اصولگرایان در خرداد ۹۲ او را به پایان هدایت کرد و نهایتآ شش ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ، سید حجت الله کلانتری در ۲۳ آذر ۹۲ جای خود را به گودرز کریمی فر داد .
جریان ماکنعلی اما همچنان در آموزش و پرورش ریشه داشت ، گرچه گودرز کریمی فر بخش عمده ای از این میراث پایان داد اما این جریان به حدی ریشه دوانده بود که حتی در میان بخشی از اصلاح طلبانِ دست راستی مرکز نشین نیز رسوخ کرده و به مدد همین میراث بود که ملکشاهی راد با تشکیلات وسیع و رای سازش توانست در انتخابات مجلس دهم خود را احیا کرده و در کنار محمد بیرانوندی بعنوان نماینده دوم خرم آباد و چگنی راهی مجلس شود.
۲۲ ماه پس از شکست تاریخی محمد رضا ملکشاهی راد در مجلس یازدهم و هفت ماه پس از پیروزی سید ابراهیم رئیسی جریان نفوذ دار ملکشاهی راد در آموزش و پرورش در پی احیای دورانی است که یک دوره طولانی و باثبات از مدیریت را در این دستگاه عظیم و رای ساز تجربه کرده است .
ماکنعلی بازنشسته شد اما بر اساس بخشنامه جدید اعمال یک گروه بالاتر برای جانبازان بازنشسته قبل از سال ۹۶ او می تواند درخواست بازگشت به کار بدهد ، شنیده های موثق از تمایل او برای مدیرکلی آموزش و پرورش حکایت می کند ، در کنار او یکی از گزینه های مطرح دیگر غلامرضا نوری زاده بود معاون توسعه و منابع و پشتیبانی ماکنعلی در عصر احمدی نژاد ! و البته یک نیروی صاحب نفوذ دیگر که آرام آرام و به دور از هیاهوها از تمام پتانسیل ها و ظرفیت های حامی اش برای حضور در آموزش و پرورش بهره گرفته است ، نادر کریمی بیرانوند دیگر معاون ماکنعلی در آموزش متوسطه !
کریمی بیرانوند به قم رفت ، او به جریان صاحب نفوذ در قم خود را مرتبط کرده است ، این چهره اصولگرای نزدیک به جریان ملکشاهی راد در شهر قم توانسته است بعنوان مدیر آموزش و پرورش منطقه چهار این شهر مشغول فعالیت شود .
سایر گزینه های نزدیک به ملکشاهی راد و جریانش شانس بسیار کمی برای مدیرکلی دارند اما گفته می شود شانس کریمی بیرانوند بسیار بالاتر از این گزینه ها و البته همه مدعیانی است که در پی تصاحب صندلی مدیرکلی آموزش و پرورش در لرستان هستند .

در کنار این گزینه گزینه های دیگری نیز مطرح هستند که گرچه از عقبه ای اصولگرا بهره مند هستند اما جنس شان از همان جنسی است که در جریان انتخابات سال ۹۰ ملکشاهی راد را کنار زدند ، نام های زیادی مطرح است از سید حجت اله کلانتر که البته گفته می شود تمایلی به بازگشت ندارد و علی محمد دریکوند که او نیز دست راستِ کلانتر در دوران مدیرکلی بود و اخیرا بعنوان مدیرکلی اداری مالی استانداری منصوب شده و البته از مدیرکلی تا حدود خیلی زیادی دور شده و البته گزینه دیگر در استانداری بنام جهان آرا که او نیز ذیل جریان علوی ها تعریف می شود و شخصی دیگر بنام عزتی معاون اسبق متوسطه آموزش و پرورش ناحیه دو خرم آباد ، نبرد برای تصاحب مدیرکلی بین دو جریان شناخته شده اصولگراست که در نهایت مدیرکل جدید را باید از دل این دو جریان پیش بینی کرد ، به همان میزان که جریان ملکشاهی راد در وزارت خانه دارای نفوذ است اما در سطح استان روی آنها حساسیت ویژه ای از سوی سایر جریانات وجود دارد ، تمایل استاندار شاید برگ برنده ای باشد که در نهایت مشخص خواهد کرد در فینال رایزنی ها ، کدام فرد از کدام جریان مدیرکل آموزش و پرورش لرستان خواهد بود اما از یک نکته نباید غفلت کرد که در عالم سیاست ، هیچ چیز بعید نیست ، شاید گردش به سمتی متضاد و یا توافقی پشت پرده و یا سفارشی در تهران کار را به سمتی ببرد که برای هیچ کس قابل پیش بینی نبوده است .

 

این مطلب در شماره اخیر هفته نامه میرملاس نو منتشر شده است .

  • نویسنده : عباس دارایی