در سفرهای استانی رئیس‌جمهور باید فقط گزارش رفع مشکلات  قبلی را گرفت و در صورت بروز موضوعات جدید هم باید مسیر مشخص قانونی طی گردد.

اختصاصی میرملاس‌خبر- عزت‌اله خورشیدی/ کشورهای پیشرفته و در حال توسعه چه کشورهایی که نظام پارلمانی دارند و چه آن‌هایی که نظام ریاست‌جمهوری و حتی کشورهای پادشاهی، همه امور آن‌ها براساس برنامه و بودجه‌های مصوب کارشناسی شده است.

در کشور ما در طول این چهار دهه با وجود مراجع متعدد تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر تاکنون شش برنامه پنج ساله توسعه و سند چشم‌انداز ۱۴۰۴ را در کنارسیاست‌های کلی نظام و قوانین بودجه هر ساله داشته‌ایم اما با وجود این همه مرجع و این همه برنامه باز مردم و در کمال تاسف مدیران چشم امیدشان به سفرهای مقامات رده بالای مملکت است که شاید گشایشی در امور و مشکلات مردم ایجاد شود و شاید این سبک مدیریت کشور در دنیا بی‌نظیر باشد!

نقص کار کجاست برنامه‌ها مشکل دارند یا مجریان آن‌ها؟ اگر قرار بود با سفر و حضور مقامات مشکلات حل شود تاکنون باید مشکلات برطرف می‌شدند و پروژه‌هایی همانند آزادسازی حریم قلعه فلک‌الافلاک، تکمیل بزرگراه‌ها و راه‌آهن، احداث سدها، فعال شدن صنایع و شهرک‌های صنعتی به نتیجه می‌رسید و یا دیگرکشورها هم از این سبک مدیریت استفاده می‌کردند.

آیا بیلانی از نتایج سفرهای قبلی وجود دارد؟

آیا طرح‌ها و برنامه‌های وعده داده شده قبلی به ثمر رسیده که همه چشم‌ها به سفر بعدی دوخته می‌شود؟ اگر برنامه‌های قبلی درست بوده و بودجه کافی بوده قاعدتا مدیران با ارائه نتایج و مجلس از طریق تفریغ بودجه پی به موثر و موفق بودن برنامه‌ها خواهند برد و اگر نقصی در کار باشد یا باید برنامه را اصلاح و یا اینکه با سوال و استیضاح وزرا علت ناکارآمدی برنامه‌ها و مدیران را جویا شد؟!

بازدید و پیگیری برنامه‌ها و گوش دادن به حرف ملت از وظایف ذاتی حاکمیت است چه از نزدیک و چه از دور و ابزار تحقق این مهم در قوانین پیش‌بینی شده و قاعدتا پیوند زدن  تحولات و تغییرات استان به سفر مقامات به هر منطقه یعنی بی‌اعتنایی به قوانین و برنامه‌های مصوب قبلی و بعدی!

معمولا در یک ساختار با برنامه ضمن اینکه مقامات مصوبات بودجه و برنامه‌های توسعه کشور را باید اجرا کنند در طول سال نیازهای حوزه کاری خود را کشف و بررسی و در زمان تصویب بودجه سنواتی به دولت اعلام می‌کنند تا برای رفع آن در بودجه سال بعد پیش‌بینی ردیف بودجه شود.

وقتی این فرایند به درستی انجام شود دیگر لازم نیست حتما انتظار داشته باشیم معضلات و مشکلات در سفر مقامات مطرح و تصمیم‌گیری شود. مگر اینکه آن مشکل قبلا اعلام نشده باشد که در این صورت اولین اقدام دولت اعم از رئیس‌جمهور و وزیر باید این باشد که تاریخچه آن موضوع را بررسی کند و مدیری که در سنوات گذشته به مشکلات حوزه خود توجه نکرده یا پیگیری بعد از اعلام به مرکز نکرده توبیخ و بازخواست نماید.

در واقع در سفر باید فقط گزارش رفع مشکلات  قبلی را گرفت و در صورت بروز موضوعات جدید هم باید مسیر مشخص قانونی طی گردد.

نباید از سفر مقامات به استان انتظارمعجزه داشت

تمام امورات یکساله کشور براساس برنامه‌های مصوب قبلی است و هیچ طرح یا برنامه‌ای به اجرا درنخواهد آمد مگر قبلا برای آن بودجه‌ای معین شده باشد که آن بودجه هم ردیف تامین دارد و هم ردیف مصرف پس نباید انتظار داشت که در این سفرها تغییری در بودجه سالیانه ایجاد شود چون بودجه قانون مصوب مجلس می‌باشد با سازوکار مشخص تهیه و تصویب خاص و از طرفی در قانون بودجه ردیف خاصی هم برای مقامات تعریف نشده که اگر رئیس‌جمهور به فلان استان سفر کرد برای فلان پروژه از آن ردیف بودجه تخصیص دهند.

لذا کار مدیران استان باید این باشد که در زمان تدوین قانون بودجه نیازهای حوزه خود را اعلام و با کمک نمایندگان مجلس پیگیرتصویب آن باشند با این روش دیگر از سفر مقامات انتظارمعجزه نخواهیم داشت، چرا که مشکلات به یکباره ایجاد نشده‌اند که یکجا حل شوند و نه بدون برنامه و بودجه به یکباره حل خواهند شد.  بلکه این پیگیری و خلاقیت و درایت مدیر و نمایندگان مجلس خواهد بود که منجر به ثمر رسیدن برنامه‌های مصوب می‌شود.

برای مثال سالهاست که قرار بر آزادسازی اطراف قلعه فلاک‌الافلاک می باشد و سفری نبوده است که این موضوع مطرح نشده باشد. یک نمونه دیگر که شخصا پیگیر بوده‌ام جاده‌های دسترسی به مجتمع کشت و صنعت و گردشگری فجر صفا می‌باشد که در طی شش سال گذشته ده‌ها جلسه برای بهسازی و تعریض آن‌ها تشکیل شد ولی نه تنها این امر انجام نشد بلکه این جاده‌ها حتی از وضع قبلی هم بدتر شده‌اند.

از همه این‌ها گذشته سفرهای دسته جمعی مشکلات و خطرات خاص خود را خواهد داشت، مثلا جابجایی مقامات دولت هر ماه به یک استان آن‌هم با یکدیگر در صورت وقوع حادثه یعنی در معرض خطر قراردادن کشور و ایجاد بحران! نکته بعدی بحث تامین بودجه و محل استراحت، اسکان، تغذیه و پذیرایی این هیات برای چند روز است که خود جای تامل و سوال دارد که مگر در بودجه برای این سفرها ردیف خاصی پیش‌بینی شده است؟ آیا تاکنون سازمان‌های نظارتی به محل تامین هزینه‌ها ورود کرده‌اند؟

با توجه به تعداد استان‌ها و سال خدمت ریاست‌جمهور باید حداقل سالی یکبار به استان‌ها سفر شود که هر استان حداقل چهار بار میزبان ریاست‌جمهور و هیات همراه خواهد بود که با هزینه این سفرهای دسته جمعی می‌توان در استان‌های کمتر توسعه‌یافته کاری عام‌المنفعه انجام داد!

سفرهای استانی باید منفعت داشته باشند

قطعا نمی‌توان انتظار داشت که مقامات فقط در پایتخت باشند و سفر نکنند اما اینکه هر دو هفته یکبار تمام دولت به یک استان سفر کند از بعد امنیتی و هزینه منطقی نیست ولی می‌توان سازوکار دیگری را تعریف کرد که بدون پیش‌بینی و اعلام از قبل مقامات سفر کنند و گزارش عملکرد از مدیران براساس برنامه‌ها و طرح‌های مصوب و مقدار تخصیص و جذب اعتبارات بگیرند تا مشخص شود آیا پیش‌بینی‌های بودجه تحقق یافته یا خیر؟ آیا ردیف تعریف‌شده کافی بوده یا اینکه لازم است در بودجه سال بعد تغییر ایجاد نمود؟ و یا اینکه اصولا مدیر بیخیال اجرای برنامه بوده و هنوز تخصیصی و جذب اعتباری صورت نگرفته است! کار مدیران ارشد کشوری باید این امور باشد نه بیان مطالبی یا اتخاذ تصمیماتی که قاعدتا در سنوات دیگر برطرف خواهند شد. (مثلا ایجاد شهر جدید خرم‌آباد چه تاثیری به حال وضع فعلی این شهر دارد که ساختار شهری نامناسبی دارد).

لرستان با داشتن منابع بیکران خدادادی نیاز به برنامه و تخصیص بودجه دارد تا از منابع خود بهره‌مند گردد. لرستان آب هیچ استانی را نمی‌خواهد اما حق خود را از آب سرزمینش می‌خواهد تا با آن کشاورزی و دامپروری و صنعتش رونق گیرد.

لرستان مدیرانی می‌خواهد که بتوانند مشکلات را بینند و حل کنند نه اینکه فقط بلندگوی بیان مشکلات باشند، سالهاست که فقط مشکلات بیان شده‌اند و هنوز هستند.

چرا پروژه‌های ریلی استان ناقص و ناکافی و یا بازسازی نمی‌شوند یا اینکه متوقف شده‌اند؟ چرا جاده‌های استان که مسیرهای اصلی آن ترانزیتی هستند باید سال‌ها احداث آنها طول بکشد؟ جای بسی تاسف است که فرودگاه خرم‌آباد چهارمین فرودگاه کشور بوده (فرودگاه خرم‌آباد پس از فرودگاه مسجد سلیمان، فرودگاه بندر لنگه و قلعه مرغی، چهارمین فرودگاه ایران می‌باشد و اولین هواپیما در۱۳۰۴ در این فرودگاه به زمین نشست است) ولی حالا کرمانشاه تبدیل به کلانشهر شده ولی لرستان همانی که بوده هم نیست و باید پله هواپیما قرض کند و پروازهای ناقص و گاها نامنظم به تهران و عدم پرواز به مراکز مهم کشور مطالبه امروزی لرستان نبوده و نیست، پروژه های ناتمام آبی که یکی از معضلات اصلی لرستان هستند باید به جد تعیین تکلیف شوند.

سفر باید پرخیر و برکت باشد به شرطی که خود مشکل‌ساز نباشد و بخشی از معضلات قبلی را حل کند وگرنه همان بهتر که این عزیران در مرکز بمانند و هزینه‌ای هم ایجاد نکنند.