ماجرای مشهورِ معشوره سال‌هاست چونان آرزویی دیر پای بر ذهن و زبان دوست‌داران توسعه‌ی این دیار جاریست، مطالبه‌ای سر در محاقِ محال فرو برده که کابوس رویاهایمان شده است.
به گزارش میرملاس‌خبر، ماجرای مشهورِ معشوره سال‌هاست چونان آرزویی دیر پای بر ذهن و زبان دوست‌داران توسعه‌ی این دیار جاریست؛ مطالبه‌ای سر در محاقِ محال فرو برده که کابوس رویاهایمان شده است، خیلی‌ها خسته شده‌اند و می‌خواهند عطای وصال این نگار کهن‌سال را به لقایش بخشند. تازگی‌ها دیده می‌شود برخی به جای معشوقه‌ی معشوره سر در سودای مادیان‌رود نهاده‌اند و سر آن دارند که #معشوره‌ی بالادست را با #مادیان‌رود پایین‌دست معاوضه کنند.
جدا از اهمیت و ارزش سد معشوره_ این حرف به دلایلی که می‌آید شدنی نیست.
معشوره چنان با اهمیت و مهم است که لحظه‌ای نباید از پی‌گیری آن غافل شد، زیرا این سد برای مردمان منطقه فقط یک سد نیست، حدیث نیم‌قرن انتظارِ مردمی تشنه و گرسنه است که تاریخ، دیارشان را دارالغرور خوانده است.
قبلاً گفته‌ام _و الان هم تاکید می‌کنم_ معشوره برای مردمان لرستان _خصوصاً دلیران طرهانی_ حکم آب، نان و ناموس دارد.
کسی که غیرت داشته باشد، ناموسش را با چیزی معامله می‌کند؟
آب معشوره عطش پهن‌دشت کوهدشت را فرو می‌نشاند؛ و سر زدن مایه‌ی حیات بدین سرزمین حاصل‌خیز، زندگی و رونق به کشاورزی، دام‌پروری و اقتصاد منطقه می‌بخشد و بهر سفره‌ی مردمانِ گرسنه‌اش نان می‌آورد و برای جوانان جویای کارش اشتغال می‌آفریند.
پس از نیم‌قرن مطالبه‌ی بحق _این خواسته‌ی سالیان دور_ جنبه حیثیتی هم یافته و حکم ناموسی گرفته و سنگ محک مردمان این ديار شده است.
خلاصه و ساده بگویم، #نه به معشوره، یعنی این‌که اجازه نداریم از باران‌آبِ خدادادی _آن هم در حالی که تشنه و گرسنه‌ایم_ بهره ببریم!
فرقی نمی‌کند با چه بهانه و حیله‌ای این #نه مطرح شود؛ با هر عنوانی باشد یعنی ما نباید از آن‌چه حق مُسَلَمِ‌مان است، برخوردار باشیم.
غیرت‌مندان در چنین مواقعی چه می‌کنند؟ غیرت به خرج می‌دهند و سرسختانه دنبال خواسته‌شان می‌روند و یا به راحتی دست از همه چیز می‌کشند؟
البته دارالغروری که من می‌شناسم در طول تاریخ و در چنین مواقعی، لسان‌الغیب‌وار می‌گوید:
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
افزون بر جنبه‌های ارزشی و اهمیتی معشوره، نشیمن‌گاه این سد مشرف بر پهن‌دشت کوهدشت است و به‌خاطر ارتفاع ۹۰ متری نسبت به قوتل، آبش با  پایین‌ترین هزینه ممکن و با کم‌ترین زحمت متصور وارد مزارع پایین‌دست می‌شود و حتی مناطق هم‌جوار هم از آن منتفع می‌گردند، در حالی که اگر مادیان‌رودی ساخته شود، بایستی آبش با پمپاژ‌ها و هزینه و زحمت به بالادست آورده شود.
برفرض محال که همگان بی‌خیال خواسته‌ی سالیان شوند، چه تضمینی وجود دارد  که در ساخت مادیان‌رود توفیقی حاصل شود؟ مگر غیر از این است که تمام موانع سد معشوره، هم‌چنان بر سر راه مادیان‌رود قد عَلَم کرده‌اند؟
آیا آن بخش‌نامه کذایی که ساخت و ساز در حوزه آب‌ریز کرخه را ممنوع کرد، منتفی شده که دنبال چنین راه گریزی هستیم؟
اگر معشوره در حوزه‌ی آب‌ریز کرخه قرار دارد، مادیان‌رود هم از سرچشمه‌های آن است؛ افزون بر این‌که برای بنای معشوره، نظر مثبت سه رئیس‌جمهور(احمدی‌نژاد، روحانی و رئیسی) مبنی بر ساخت آن، به پیوست کارنامه پنجاه‌ساله‌‌ای که مربوط به قبل از آن کاغذ کذایی می‌باشد، را دارد، ولی مادیان‌رود هیچ یک از این‌ها را ندارد.
آیا این سد غیر از لابی وزارت نیرو و نمایندگان فلان استانِ هم‌جوار، مخالفی داشت؟ آیا آن‌ها با مادیان‌رود مخالفت نمی‌کنند؟
بی‌تردید برای مادیان‌رود در بر همان پاشنه خواهد چرخید و باز همان دلایل اقامه خواهد شد.
موضوع مطرح کردن #مادیان_رود به جای #معشوره، یعنی؛ نیم‌قرن عقب‌گرد! از این رو از کسانی که این بحث را مطرح می‌کنند، می‌خواهم از دادن نشانی اشتباه دست بردارند. زیرا زحمت سالیان را بر باد می‌دهند.
مردمان این ديار برای این‌که معشوره بدین‌جا برسد، خون دل‌ها خورده‌اند.
اگه معشوره ساخته شود، می‌تواند الگوی احسنی برای بنای مادیان‌رود باشد.
محمد بساطی مدیرمسئول بلوطستان