در استان لرستان خصوصا حوزه انتخابیه کوهدشت و رومشکان مصداق پرواضحی از انسداد سیاسیون را می‌توان مشاهده کرد و این مولفه‌ها از عوامل عقب افتادگی در امر انتخاب و انتخابات بوده است.

به گزارش میرملاس‌خبر، بهزاد خسروی آدینه‌وند_ یادداشت سیاسی/  ابتدا لازم است به تعریف انسداد سیاسی بپردازیم. وقتی گروهی و قدرتی این انگیزه را داشته باشند که در مقابل گردش طبیعی و قانونمند و رویه متعارف، قدرت سیاسی را در هر سطح جغرافیایی ایجاد کنند و مانع سیر طبیعی و جانشین پروری شوند، معنایش این ات که انسداد سیاسی شکل گرفته است.

پر واضح است که این مدل انسداد سیاسی وقتی توسط سیاسیون و پدر خوانده‌ها و آقازاده‌های سیاسی شکل بگیرد تعبیرش آن است که انسداد سیاسیون شکل گرفته است.

در استان لرستان خصوصا حوزه انتخابیه کوهدشت و رومشکان مصداق پرواضحی از انسداد سیاسیون را می‌توان مشاهده کرد و این مولفه‌ها از عوامل عقب افتادگی در امر انتخاب و انتخابات بوده است، فراموش نکنیم انسداد و انحصار سیاسی قطعا آدرس روشنی از تیولداری در سطح منطقه و کشور است.

شک ندارم که تلاش این گروه‌های انحصارطلب یا به عبارتی تیولداران سیاسی این است که اقتصاد را در کنترل خود نگه دارند، قضاوت در مورد عملکرد این تیولداران را به افکار عمومی واگذار میکنم.

بنده با توجه به حوزه تخصصی خودم بخوبی می‌دانم که دعوای اصلی اقتصاد است اما بازی رقابتشان در زمین سیاست اتفاق می‌افتد. همگی آگاهیم که در سطح کلان کشور  که تجمیعی از مناطق مختلف کشور است وقتی گروه اندکی با گذشت حداقل چهار دهه قصد دارند قدرت سیاسی را در کنترل خود نگهدارند هم رشد اقتصادی محدود خواهد شد چون بازارها و اقتصاد خرد مجال رشد پیدا نمی‌کنند و طبیعی است مادامی که رقابت و بازار زندانی شده باشد جامعه هم انگیزه تحرک و خلاقیت نخواهد داشت.

در سطح کوهدشت و رومشکان از چند جهت پیام‌های ناامید کننده‌ای به نیروهای خلاق، علمی و کارآفرین و نوگرا داده می‌شود. این در حالیست که اینها بایستی آزادانه فعال باشند تا بتوانند  ایده‌های خود را در سطح منطقه و منصه اجرا برسانند.

واقعیت این است چنانچه اجازه دهیم رویکرد  انسداد سیاسیون رخ دهد ما طیف نخبگان و دلسوختگان را سرکوب کرده و در حقیقت فرصت رشد، تعالی و توسعه را از یک نسل دیگر خواهیم گرفت.

به تمام افراد اهل خرد فارغ از هر گونه سوگیری‌های سیاسی بعنوان یک فرزند کوچک از دیار طرهان بزرگ پیشنهاد میکنم اجازه ندهیم افراد بهره‌کش در قالب رویکردهای سنتی با نمادهای سنتی برتری پیدا کنند. چونکه تلاش‌ها برای ایجاد نهادهای فراگیر مدام توسط پدرخوانده‌ها و آقازاده‌ها به خاطر منافع فردی خودشان ابتر می‌ماند و بقول عجم اوغلو و رابینسون چرخه رذیلت شکل می‌گیرد.

در پایان با مقدمه‌ای که معروض داشتم با شناختی که از دکتر محمد ملکشاهی و ساختار جریان اقیانوس دارم این امیدواری وجود دارد که نه تنها در این کارزار انسداد سیاسی و انسداد سیاسیون رخ ندهد بلکه به تبع ماهیت آن از تمام تجارب همفکران در عرصه‌های اقتصادی ، صنعتی ، فرهنگی بتوانیم بیشترین هم افزایی را در قالب بهره‌وری برای منطقه ایجاد کنیم.

واقعیت این است که مدل بازاریابی سیاسی در کارزار انتخاباتی جریان اقیانوس نشانگر آنست که هم ساختار و هم محتوای آن همانند برخی از کارزارها نه تنها در مسیر انسداد سیاسی و انسداد سیاسیون نیست بلکه اتاق فکر آن بخوبی از آن صیانت می‌کند.