دولتی که کارآمد نباشد با بحران مشروعیت مواجه می‌شود و بحران مشروعیت و بحران کارآمدی سیستم را با چالش موجودیت مواجه می‌کند.

اختصاصی میرملاس‌نو، در حالی کارآمدی در دولت‌ها رابطه مستقیمی با مشروعیت دولت‌ها دارد که بر همین رابطه تعریف‌شده دولتی که کارآمد نباشد با بحران مشروعیت مواجه می‌شود و بحران مشروعیت و بحران کارآمدی سیستم را با چالش موجودیت مواجه می‌کند

این در حالی است که مهم‌ترین دلیل ناکارآمدی در کشور ناکارآمدی مدیریت است، زیرا عمده مدیران براساس شاخص‌ها و مولفه‌های شایسته‌گزینی انتخاب نمی‌شوند و در واقع بحث شایسته‌سالاری چندان مطرح نیست و دقیقا بر همین اساس است که مدیریت در سیستم کنونی یک دایره محدود بین چهره‌هایی است که در طی ادوار گذشته براساس یک سنت لایتغیر و نانوشته “میراث‌خوار” بوده و از این دولت به آن دولت در مدیریت‌ها سهیم بوده و چندان بین جریانات سیاسی این افراد تعریف نمی‌شوند.

این حلقه محدوده و تکراری در همه دولت‌ها تحت عنوان “سیستم مدیریتی دست نخورده” وجود داشته و این دولت‌ها بوده‌اند که تغییر کرده‌اند نه افرادی که این دولت‌ها را همراهی می‌کنند.

در جامعه لرستان نیز همین رویه به شیوه‌ای کاملا عیان و آشکار دست کم طی دو دهه گذشته وجود داشته و از سازندگی تا اصلاحات و اصلاحات تا  عدالت و نهایتآ اعتدالی که بن‌مایه و جوهره گفتمانی نداشته و ذیل آن همه خود را تعریف می‌کردند، افرادی بوده‌اند که خود را با شرایط وفق داشته و در جهت وزش باد حرکت کرده و همیشه مدیر بوده‌اند !

شاید بیراهه نباشد که در دسته‌بندی مولفه‌های دخیل در توسعه‌نیافتگی استان لرستان  از ضعف مدیریت همواره بعنوان یکی از عمده‌ترین دلایل توسعه‌نیافتگی استان یاد می‌شود، مدیری که در دولت سازندگی یکی از حامیان ناطق نوری در انتخابات دوم خرداد است در پسا خرداد ۷۶ بعنوان یک از اعضای کابینه خود را در جایگاهی بهتر ارتقا می‌دهد، در دولت احمدی‌نژاد نیروی دولت خاتمی خود را فراتر از اصولگرایی جا می‌زند و در دولت او هم صاحب منصب می‌شود و خلاصه در دولت روحانی نیز که به بهانه اعتدال‌گرایی و میانه‌روی، برخی برادران راست‌گرا خود را هم سنخ و  همسو با روحانی قلمداد کرده و در دولت او نیز سهیم می‌شوند.

از این منظر ما دچار یک فساد سیاسی هستیم، زیرا با از بین رفتن مرزبندی‌های سیاسی افراد برای نیل به منافع تعریف شده خود سعی می‌کنند با همه جریانات و در همه دولت‌ها خود را جا بدهند و چندان تعجبی ندارد که این دست افراد که در یک سیستم اداری بعنوان مدیران دستگاه‌های اداری و اجرایی تعریف می‌شوند به جای عمل به وظایف خود و پاسخگویی به مردم و تلاش در جهت عمل به آنچه افکار عمومی و مردم از دولت‌ها می‌خواهند سعی و تلاش‌شان صرفا این است که به شیوه‌های متنوع خود را در این سیستم مدیریتی بعنوان “مردان همیشه حاضر” جا بزنند .

در همین سیستم مدیریتی فعلی استان افرادی هستند که برای اصلاحات در دوران اصلاح‌طلبی سینه زده‌اند، در دوران احمدی‌نژاد از اصلاح‌طلبی توبه کرده و در دولت اعتدال نیز پیش قراول در کابینه‌های مدیریتی بوده و همه مدارج را طی کرده و هم اینک نیز خود را مهیای حضور در دولتی دیگر کرده و چندان برایشان نیز شاید اعمیتی نداشته باشد که یک اصولی رئیس جمهور شود یا یک اصلاح طلب در راس قوه مجریه قرار گیرد !

مدیران معمولا در سال آخر به‌ویژه  ماه‌های دولت‌ها جهت‌گیری‌شان محافظه کارانه می‌شود و تمام ذهنیت‌شان این است که در قالبی قرار نگیرند که بعدها مواخذه شوند، این فرصت‌طلبی و این حرکت در مسیر باد یک فساد سیاسی است که جامعه ما با آن مواجه است .

شاید در دولت بعد نیز حتی اگر اصول‌گراترین اصولگرا نیز در راس قوه مجریه قرار گیرد بخش عمده‌ای از همین مدیران فعلی استان ما حفظ شوند، زیرا به مدد هنر و نبوغی که داشته خود را با شرایط وفق داده و الان هم به جای حرکت در مسیر همراهی با دولت تا انتها با واسطه‌ها و ستادهای کاندیداهای احتمالی جریان منتقد دولت ارتباط گرفته و بلیط دولت بعدی را نیز برای خود رزرو کرده‌اند و این در حالیست که در باب اینکه چرا این استان سال‌ها است بر مدار توسعه‌نیافتگی در حرکت است فقط کافی است همین مولفه را به شیوه‌ای وسیع و موشکافانه مورد بررسی قرار داد .

  • نویسنده : عباس دارایی