عباس دارایی/ یک جوان دستفروش عصر چهارشنبه در اعتراض به مامورین سد معبر شهرداری خرم آباد خود را به آتش کشید ، خبر خودسوزی دست فروش خرم آبادی حالا تیتر خبرهای بسیاری از رسانه های استان و بیرون استان است . اینکه چرا یک جوان خرم آبادی بعلت فشارهای ناشی از بیکاری به ناچار […]

 

عباس دارایی/ یک جوان دستفروش عصر چهارشنبه در اعتراض به مامورین سد معبر شهرداری خرم آباد خود را به آتش کشید ، خبر خودسوزی دست فروش خرم آبادی حالا تیتر خبرهای بسیاری از رسانه های استان و بیرون استان است .
اینکه چرا یک جوان خرم آبادی بعلت فشارهای ناشی از بیکاری به ناچار شغل دستفروشی را انتخاب کند آن هم در استانی که از حیث منابع خدادادی و پتانسیل های طبیعی و تاریخی و اقتصادی در زمره استان های باظرفیت محسوب می شد ، خود شاید اصل صورت مساله ای است که باید پیش از بررسی علت خودسوزی به عنوان یک گذاره اصلی تری مورد کنکاش و تحلیل عمیق قرار گیرد .
استان لرستان بر اساس منابع رسمی یکی از استان های بیکار خیر و فلاکت زده کشور محسوب می شود و درد آور تر از این آمارهای نگران کننده ، نرخ بالای مهاجرت هایی است که بسیاری از مردم این دیار را به واسطه فرصتی بهتر برای زندگی راهی استان های دیگر از جمله تهران و شهرهای کارگری اطراف آن می کند.
این مهاجرت ها نه برای فرصتی بهتر برای ارتقای زندگی که برای تامین لقمه ای نان در خارج از استان صورت می گیرد و از آنجا که بین بیکاری ، فقر و مهاجرت یک رابطه کاملا ملموس وجود دارد می توان فهمید که عمده مهاجرت های چند سال اخیر لرستانی ها به خارج از استان صرفا به منظور تامین معیشتی پایدار بوده که غالبا خانوارهای لرستان و جوانان بیکار و تحصیل کرده اش را به جای ماندن در لرستان به مهاجرتی ضروری سوق می دهد .
یک جوان دستفروش خرم آبادی زیر فشار معیشت و زندگی سخت دست به خودسوزی می زند و البته برای کسی هم این خودسوزی و حتی مرگش مهم تلقی نمی شود ، باید توجه داشت که بسیاری از سیاست گذاری های اقتصادی و اشتغالزایی در کوتاه مدت نمی تواند تأثیر لازم را به همراه داشته باشد و از این حیث عدم جهش لرستان در بازار کار و رتبه دوم بیکاری کشور ، محصول و دستاورد مجموعه ای از سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های غلطی است که در این سال ها رخ داده و امروز شاهد نتایج تأسف بار آن هستیم.، همان کسانی که با توجیه بانیان وضع موجود در اندیشه حذف مدیران فعلی هستند همان کسانی هستند که خود در مقاطع مختلف و در دولت های مختلف در این استان مدیر بوده و همه اعم از اصلاح طلب و اصولگرا و غیره و ذالک بانی این وضعیتی هستند که مهاجرت را تشدید کرده ، شغل های کاذب را افزایش داده و لرستان را در صدر بیکاری و فقر و فلاکت کشور قرار داده است .
آرش کاظمی فعال اجتماعی و مدنی لرستانی تحلیل جالبی در خصوص وضع موجود لرستان داشت ، او در واکنش به این موضوع که علت توسعه نیافتگی لرستان تک بعدی نیست اما یکی از ابعاد این توسعه نیافتگی ضعف مدیریت است ، اعتقاد داشت ، نگوییم مدیریت ضعیف ، اینها چندان مدیران ضغیفی نیستند و اتفاقا باهوش هستند ، اگر ضعیف بودند که از امتیازات مدیریتی بهره مند نمی شدند ، اینها چندان هم ضعیف نیستند ، برای خود و منافع شان دارند تلاش می کنند و بسیار خوب نیز موفق شده اند منافع شان را به پیش ببرند .
واقعیت بله این است که مدیران ما در فرآیند توسعه نیافتگی لرستان تاثیر گذار بوده و هستند ، اما به قول این دوست روزنامه نگار و فعال اجتماعی ، این ها مجموعه ای هستند که خوب برای خود و منافع شان کار کرده اند ، اینکه چگونه یک شخص ذی نفوذ از ایجاد یک آزادراه با رانت مطلع می شود و پیش از این احداث آن ، اراضی حاشیه آزادراه را با قیمت های نازل خریداری می کند و پس از بهره برداری از آن برای خود هم مجتمع رفاهی می سازد و هم از سایر امتیازات بی بهره اند خود یک آسیب است ، اینکه فلان مدیر در حاشیه آزادراهی دیگر در لرستان دارد سود اقتصادی می برد و منافع خود را تامین می کند اما در مواجهه با این سوال که چرا مردم بیکار که بعلت ایجاد آزادراه شغل شان را از دست داده اند چرا نمی توانند در جوار این آزادراه شغلی اعم از رستوران داری یا آپاراتی و یا تعویض روغنی و .. دست و پا کنند ، می گوید با سازنده آزادراه قرار داده ۲۵ سال امضا شده است ، خود یک معماست ، چگونه او از آزادراه و منابع اقتصادی اش بهره مند شده اما مردم عادی نمی توانند بهره مند شوند ؟

ساماندهی دستفروشی یا ایجاد شغل برای بیکاران حاشیه راهها در پلدختر و بروجرد سخت نیست ، وضعیت زمانی سخت می شود که ذی نفع ها بهره مند شده و عوام سهمی از آن ندارند ، برای برون رفت از این وضعیت دشوار لرستان چندان امیدی نیست زیرا توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی ها در ساختار جامعه ایران نهادینه شده و روی ریلی کاملا طراحی شده در حرکت است ، جوامع توسعه یافته مردم توسعه یافته دارند ، نظام انتخاباتی شان مبتنی بر شایسته گزینی است و در دل این شایسته گزینی انتخاباتی ، در انتصابات نیز مدیران شان از افرادی برگزیده می شود که منطبق بر انتخاب ها و خواسته هایشان بوده است، سطح درآمدی خوبی دارند ، به امورات جزیی نمی پردازند ، سیاست زده نیستند و مهم تر اینکه بواسطه اینکه زندگی خوبی دارند ، درآمد خوبی هم دارنداما در اینجا به دلیل خلا آنچه در استان های دیگر وجود دارد و برای ما در حکم سوزنی در یک کاهدان است ، مردمی که درآمد زیادی ندارند معدود درآمد و داشته هایشان صرف خرید مواد غذایی و سیر کردن شکم هایشان می شود و به همین دلیل در قبال تورم و افزایش قیمت اقلام خوراکی ، مردم استان ما بیشترین چالش را احساس می کنند و نرخ حاصل از بیکاری و نداشتن این می شود که بعنوان استانی مفلوک و متورم در کشور برجسته می شویم !

  • نویسنده : عباس دارایی خبرنگار میرملاس خبر